|
جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 10:14 :: نويسنده : ساوالان
حالا سالهاست هیچ نامه ای به مقصد نمیرسد... حالا بعد ار آن همه سال. بعد از آنهمه دوری... آنهمه صبوری...نای نعنای نو رسیده می آید... پس بگو قرار است که تو بیایی...حالا که آمدی... حرف بسیار... وقت ما اندک... آسمان هم که بارانیست... می دانم که می مانی... پس لا اقل باران را بهانه کن... دارد باران می آید... نظرات شما عزیزان:
![]() |